سلام عزیزان , امیدوارم خوب و خوش و سر حال باشین , ماه رمضان هم دیگه داره میره , شما رو نمیدونم ولی من که واقعاً خیلی ناراحتم که داره تموم میشه , شاید باورتون نشه اگه بگم ماه رمضان یه کم دیرتر می اومد معلوم نبود که سرنوشتم چی میشد,خیلی ناامید بودم خیلی, اما به لطف این ماه به زندگی برگشتم.
یه جمله خوبی هست که میگه امید رو از کسی نگیر شاید این تنهاترین چیزی باشه که داشته باشه,خیلی قشنگه و خیلی پر محتوا اما متأسفانه ماها فقط می خونیمش ؛ من یاد گرفتم که امیدم به یه نفر باشه , فقط خدا,چون تو این دنیایی که من دیدم هیچکس نمی خواد به خاطر دیگری کاری انجام بده,شاید همه اینطور نباشن, یعنی مطمئنم که همه اینطور نیستن اما خوب یقین دارم که خدا امید ناامیدانه؛ خودش میگه هر چی که می خواین از من بخواین, پس چرا باید ناامید بود وقتی چنین خدایی داریم.
سال 86 هم برام رویا بود هم کابوس هم شکست هم ناامیدی و هم برام یه جرقه بود,جرقه ای که فهمیدم که فراموش نشدم,هستم,زندگی میکنم و زندگی خواهم کرد اما با امید.
آدم بیشتر اوقات به خواسته های دلش نمیرسه چون خواسته ی دل دیگران خواسته ی اون نیست اما نباید به زندگی پشت کرد شاید این یه امتحان باشه , درسته سخته اما باید طرز نگاهمونو عوض کنیم,آدمایی موفقن که شکستهای زندگیشونو پلی برای عبور از رودخونه حال به سمت آینده قرار میدن .
می خوام داد بزنم , طوری که صدامو همه بشنون می خوام بگم , هستم ,می خوام بگم عاشقانه هستم و خواهم بود همراه با امید , امیدم به خدای بزرگه, می دونم ناامیدم نمیکنه, جون هر کی که دوست دارین امید و از کسی نگیرین حتی اگه اون کس یه رهگذر باشه.
از وقتی دانشگاه دوباره شروع شده زیاد نمیتوم به روز کنم اما سعی می کنم دیر نشه. خیلی ممنون که وقت گذاشتین و خوندین نظر یادتون نره , خوشحال میشم با من باشین.